۲۰۱۷ فوریهٔ ۲۶, یکشنبه
پیغام از پروردگار مسیح یسوع

قومم محبوب:
با رحمت من، عشقی را به شما میفرستم ... هر موجود انسانی دلیل خودداری من بودهاست.
من نمی喚د کسی از دست رفته باشد بر اثر بیدانی بزرگ که قومم در آن زندگی میکنند، بیدانایی از خودشان و آنچه را دارند درون خودشان. این لحظه نیاز دارد تا شما بداندید و مالک شهود باشید تا فکر نکنید فقط گوشت هستید و هیچ چیز بیشتر، چون علاوه بر گوشت روح دارید که من به وسیلهٔ آن همیشه از شما دعوت میکنم تا جانتان را نجات دهید.
پنداری روحانی کم قومم فرزندانم را روی بدن فیزیکی خود متمرکز کردهاست، خودشان را برای ساعتها به تمرین سپردهاند تا شکل بدنی بهتری داشته باشند. در آنکه جسد توسط بشرت پرستش میشود – و چه قدر عبادت به آن میدهید! – شما فراموش کردهاید که روح و جان دارید و بدون آنها گوشت فقط گوشت است.
شما، فرزندان، باور دارید که روح تنها بخشی غیرمادی از انسان است.
روح بیشتر از اینست. بدون روح زندگی نیست، اگرچه طبیعت هوسبری انسانی در درون روح جای دارد، بنابراین من دعوت کردهام تا جانتان را نجات دهید، به طوری که جایزه حیات ابدی دریافت کند و دردهای آتش جاودان رنج نکشد.
قومم:
روح با من متحد میماند، روح قدسی من را از راه رفتن انسان در ارادهٔ من آگاه میکند.
جان به انسان و راه رفتنش در دنیا متصل است: برای همین من همیشه از شما درخواست میکنم تا بر هشدار روحانی باقی بمانید.
قومم محبوب، چه مقدار خون ریخته شدهاست! من دربارهاش غمیدهام؛ شما مرا به گونهای تصور میکنید که هرکدام از طریق آرزو انسانی خود است و من آن را نمی喚د. چگونه به خشونت، سلاحها، وحشیگری میان برادران روی آوردهاید! اگرچه ادعا کردهاید پیشرفتهای بزرگی داشتهاید، اما موفق نشدهاید تا خودشان را آرام کنید.
شما در آغاز آنچه که میآید رنج میکشد ...
این باید پذیرفته شود، چون واقعیت روشن پیش از شما قرار گرفتهاست که نشانهها طولانی نیستند. لحظههای دردناک خواهد آمد: قبول کنید، قبول کنید ... شما که میگویید باور دارید، آن را بپذیرید تا به خود بیادار شوید.
هر کس باید پیشنهادی برای اصلاح زندگی خود ارائه دهد و در این اصلاح شخصیت شما قرار دارد... به راحتی شما را فتح میکند! نمی喷د که منافع انسانی خود را کنار گذاشته و درباره برادرتان فکر کنید. درون خودتان میچرخید با یک خودمرزی بزرگ تا آنجایی که باعث حفظ منافع شخصی بزرگی برایتان شود.
من نیاز به روحهایی دارم که به من متحد باشند، نه با منافعات انسانی در کارهای من، زیرا این منجر به تخریب آنچه متعلق به من است میشود.
شر بدبینانه و اشتباه فرزندان مرا مشورتی میدهد؛ هیچکس بزرگتر از من نیست. در این لحظاتی که سردرگمی شروع شده، برخی قصد دارند بدون گذشتن از فضاهای تنگی خود را بهطور داوطلبانه براق کنند، وارد من شوند. کسی که ادعا میکند مرا میشناسد نمی喷د صادق باشد مگر اینکه مرا اطاعت کند، اگر نزدیک من بماند و زندگی نزدیکی با احکامم داشته باشد.
قوم عزیز من، از خشونت دوری کنید؛ آن به اندازه زیادی رشد میکند، جنگ در انواع مختلف در سراسر زمین تجربه میشود تا زمانی که قادر نباشید کنترلش را بگیرید و این باید همه شما باور کنند، حتی قاطعترین افراد. همه بر اثر جنگ رنج خواهند برد - برخی بیشتر، بعضی کمتر.
قوم من، بسیار چیزهایی از تو پنهان شده است! حالا ریسمانی که چیزها را پنهان میکند دیگر قادر به نگهداشتن نیست و با یک صدا بلند شما حقیقتها را دریافت خواهید کرد.
آنچه ردیف کرده بودید، و این دقیقاً لحظهٔ دیدنتان از آنها به عنوان حق است.
کلیسای من در آشوب غرق شده است، کلامم نمی喷د تغییر کند یا شرطی شود. کلامم یکتاست و یکتا کتاب مقدس.
قوم من، به اعلامیههای مرا درباره فرشته صلح که برای خیر فرزندان وفادار خود را فرستادهام توجه نمی喷ید. او با عشقی پر شده است و فرزندانم قادر نیستند عاشق باشند. چگونه میتوانید چشم در چشمش بگذارید، اگر عشق مرا درونش باشد؟
بچهها، وحدت باشید، به وحدت تلاش کنید، در همه چیز که انجام میدهید اصرار کنید: در جامعه، خانههایتان، کارهایتان، هر جایی که هستید، نیاز دارید واحد باشید. بدون وحدت هیچ حقیقت نیست، فقط یک پوشش از حقایق جعلی است.
چندین نفر از کشیشهایم و برخی کسانی که در کلام من آگاه هستند این کلمهٔ من را انکار میکنند تا فرزندانم گمراه شوند! غصب کردن کلمهی من دائمی است و پیمانهای علیه تفسیر کلماتِ من فراوان است.
پندار مرد، مرد دینیست، نه آن کسی که سخنرانیهایی بزرگ دارد و دلش خالی است...
آن کس که فرقهطلب میشود یا ادعا میکند مانند من هست نیست پندار...
آنکس که درونش خالیست یا خود را تکذیب میکند، پندار نیست...
آن کس که علیه قانون عشق راه میرود یا قوانینِ ما الهی را نقض میکند، پندار نیست...
"مرد برای همیشه نمی�باید از محبتِ ما الهی بیاحترامی کند" ...
شما بسیار سریعاً فراموش میکنید که در حال سقوط به آنچه باید رها کنید هستید. هیچ کلمهای از شما برای من ناشنوا نیست، هیچکدام!. بنابراین، ما را بیاحترامی میکنید و باور دارید شنوایی نمی�باید یا ردش میکنید و باور دارید که نه شنوائی شدهاید و نه دیده. فراموش کردهاید که در آسمان کتابی هست که تنها پدرم آن را میخوانَد ... کتابِ بزرگ حقیقت، جایی که حقیقات به انسان گفتهشدهاند – همین حالا! - و که مرد آنها را دگرگون کرده یا نمی�باید..
قوم من، شما بسیار دور از خانهی پدرم هستید و بسیاری چیزها را ندانستید! صداهای خودتان را علیه پدرم برمیدارید، مالکِ همهی آفریدهها. کافران، بیخدایان! - که صداهایی علیه پدرم میدهند یا کار و عمل محبتآمیزش به مردماش دگرگون میکنند.
هنگامیکه مهرها از کتاب حقیقت برداشته شود، بسیاری با چهرههایشان روی زمین خواهند افتاد و دیگر برخاستن نخواهند کرد. بسیار مرد کلمهٔ من را انکار میکند در این لحظه و همهی آنچه رخ میدهد برایشان غافلگیرکننده است، اما شگفتزده نیستند، چون توضیحی برای هر چیز پیدا میکنند. لیکن آن لحظهای خواهد آمد که نمی�باید توانایی توضیح دادن رویدادها را داشته باشند و این موجودات خواهند دانست که لحظهٔ لحظات آمدهاست، و خواستار پنهان کردن چهرههایشان خواهند بود، بدون اینکه بتوانند چنین کنند.
دعای من، فرزندانم، برای ایتالیا دعا کنید، همچنان در حال پاکسازی است.
دعای من، فرزندانم، برای اسپانیا دعا کنید، سریعاً رنج خواهد برد.
دعای من، فرزندانم، برای آمریکا دعا کنید، ناگهانی رنج خواهد برد.
قوم عزیزم، بیوقفه اجراکنندگان خیر باشید، شاهدان من باشید، کسانی که اراده ما را انجام میدهند؛ کسانی را شناسایی کنید که کلامم را انکار میکنند.
شما همچنان بر اساس آنچه نزدیک است زندگی میکنید و فراموش کردهاید که باید فرزندان بهتر خدا و انسانهای بهتری باشید تا از حیات ابدی ارزنده باشید. چون آدمی فهمیده باشد که باید بهتر شود، بشریت روحانیتر خواهد شد.
آدمی آنچه درون خود دارد را بازتاب میدهد ... این لحظه دقیقاً آن لحظه است که شما بایستی رحمتم را پذیرفته و دوباره با پروردگار و خدایتان روبرو شوید.
نگاه کنید: خواب نگیرید، در تاریکی زندگی نکند، برای برادرانتان نور باشید، حقیقی باشید.
قومم، شما را مبارک میکنم تا خوابیده نشوید، بلکه بالعکس: دلهای سنگین خودتان را باز کنید تا مانعهایی که از صعود و روحانیتر شدنتان جلوگیری میکنند را پشت سر گذارید.
دل من شما را فراخوانده است؛ به سویم بیایید.
عیسیتان.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده