پسرم، امروز در پای این تصویر محترمی که به ظاهر من اشاره دارد و در کووا دا ایریا، فاتیما، سال ۱۹۱۷ رخ داد، هستی.
امروز، هشتاد و پنج سال پس از آن روز، دوباره بر زمین آمدهام تا همه را با وسیلت تو به دلیل ظاهر شدن من در فاتیما اطلاع دهم.
من در فاتیما ظاهر شدم تا جهان کل را دعوت کنم که تبدیل شود و به خدا برگردد.
من در فاتیما ظاهر شدم تا دنیا را به صلح و آشتی با خدا دعوت کنم.
من در فاتیما ظاهر شدم تا جهان را از 'خطرهای بزرگ' که برای او پیش رو است، هشدار دهم تا به ابدیت برسد.
من در فاتیما ظاهر شدم تا 'برنامههای مادری من' را به آنها بگویم و همچنین برنامههایی که جهنم و شرور علیه بشریت طرحریزی کردهاند، برای نابودی دائمی اگر ممکن بود نه تنها نژاد انسانی بلکه زمین خود و ایمان کاتولیک واقعی.
من در فاتیما ظاهر شدم تا 'همه مکرهای شیطان' را به آنها بگویم و دیمونهایش که از طریق روسیه، کمونیسم آتئیستی عملی و نظری همراه با ملتها کاملاً فراموش شده و شورشی علیه خدا آن زمان بودند، میخواستند همه شرارت جهنمی خود را بر زمین پخش کنند و بدین ترتیب تمام روحها را به عذاب ابدی اندازند.
من در فاتیما ظاهر شدم تا جنگ نهایی بزرگ من علیه شیطان و پیروانش را آغاز کنم، با خدمت کردن به من مانند 'بچههای کوچک' و 'روحانی ساده' پر از ایمان، عشق و اطاعت به صدای مادرم.
من در فاتیما ظاهر شدم تا جهان را از 'همه گامها' که شیطان خواهد برداشتن اطلاع دهم و بنابراین نیز همه گامهایی که فرزندان عزیز من باید بگیرند، برای مبارزه با او و گروههای جهنمیش، تا به حد امکان بیشتر روحها نجات یابند.
من در فاتیما ظاهر شدم تا تاریکی غلیظ بشریت را با نورم که شدت بیشتری از آفتاب دارد، پاره کنم و تمام روحها را در این نور بپوشانم، بدین ترتیب آنها را به 'چراغهای عشق و نعمت' تبدیل کنم، میان یک جهان که تیرهتر از قارچی است و کاملاً توسط گناه سیاه شدهاست.
من در فاتیما ظاهر شدم تا دنیا را اطلاع دهم که قلب بیعیبی من تنها راه امن و مطمئن است که شما را به خدا، در آسمان معرفی میکند، و اینکه در قلب مادرم، همه فرزندان عزیز من، توسط دشمنم بسیار آزرده شدهاند، زخمی از گناه و بیداری، برای درمان زخمها، پاک کردن روحهایتان، تقویت تمامی شماست تا دوباره شما را به دست خدا برسانم.
من در فاطمه ظاهر شدم تا پیشگوییهای وحی آخرالزمان که حالا زنده هستند را برایشان آشکار کنم و نبرد بزرگ بین من، زن پوشیده از خورشید، و اژدها قرمز و متحدانش جهنمی را انجام دهیم، که به زودی به اوج کامل خود خواهد رسید، با نابودسازی نهایی و ابدی اژدهای بزرگ، شیطان، و پیروزی آخرالزمان قلب پاک من بر کل کائنات.
من در فاطمه ظاهر شدم تا دوباره نشان دهم چقدر از دعا تسبیح مقدس عشق دارم که امروز فراموش شده و بیارزش شمرده میشود، چه قدر این دعای من قوی است و چگونه حتی شرایط تراجیک جهان را تغییر دهد، بدین ترتیب یک 'منبع جدید برکت و نجات' برای دنیا ایجاد کند.
من در فاطمه ظاهر شدم تا نشان دهم که قدرت قربانی و تعزیر چه قدر بزرگ است و این دو وسیله چقدر مؤثر هستند در آزادسازی روحها از پاکیزگی، تبدیل گناهکاران، و نجات روحها، حتی سختگیرترین آنهاست قبل از شکستن آخرین بندی که آنها را به بدن فانی متصل میکند، با یک عمل توبه صادقانه و ندامت برای گناهانشان، بدین ترتیب آزادشان میشوند از آتشای که خاموش نمی�ده.
من در فاطمه ظاهر شدم تا پس از من سه قدیس بگذارم، سه 'روح آتیشین' با قلب پاک من در آتش عشق من ترکیب شدهاند، بهطوریکه جهان علاوه بر یافتن حفاظت و عشق در آنها، همچنین 'سه تیر سوخته' را پیدا کند که راهی به قلب پاک من نشان میدهند، دروازه همیشه باز آسمان. و بدین ترتیب همه ببینند که همانطور که آنها از طریق اطاعت از پیامهایم به من رسیدند، تمام روح خوبانی که پیغامهایم را رعایت کنند نیز به قلب من خواهند رسید، که آنها را به نوبت وارد 'قلب' قدس ترینیتی خواهد کرد.
پسرم، جاسینتا و فرانسیسکو همیشه همراهش خواهند بود و او را محافظت میکنند. و آنها نیز همهی فرزندان زائر من که اینجا آمدهاند را همراهی و حفاظت خواهند کرد.
پس امروز، وقتی هشتاد و پنج سال از اولین ظهورم به کوچولوهای مرا گلهدار لوسیا، فرانسیسکو و جاسینتا گذشتهاست، همهی آنها را با صلح مادرانه من در کووا دا ایریای فاطمه و مقدسمقام من در ژاکارئی برکت میدهم".