۲۰۲۵ ژوئیهٔ ۳۰, چهارشنبه
هشدار فوری برای ایران
پیامی از مریم مقدس به ملانی در آلمان، مورخ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵

+++ فراخوان دعا // امکان کاهش +++
مادر خدا به پیشگو ملانی ظاهر میشود و شروع به نشان دادن بینشی مربوط به خاورمیانه و ایران میکند.
مریم مقدس تصاویر نگرانکنندهای ارائه میدهد، اما توضیح میدهد که این رویدادهای وحشتناک میتوانند از طریق دعا کاهش یابند یا حتی تا حدی اجتناب شوند.
در ابتدا موشکهایی دیده میشوند که هنگام پرواز طولانی خود ردی براق نور را دنبال میکنند. برخوردها منجر به انفجار میشود.
در میان بمبارانها و انفجارها، یکی بهویژه برجسته است و ابر آتشینی از دود ایجاد میکند.
شهرها و روستاها از هوا بمباران میشوند و در نتیجه بخش وسیعی از کشور در شعلههای آتش فرو میرود. به نظر می رسد حتی خود آسمان نیز در حال سوختن است. یک انفجار عظیم همه چیز را مانند یک فلش روشن میکند و موج شوک قدرتمندی ایجاد میکند.
نور روشن، شبیه رعدوبرق، تأثیر عمیقی دارد.
ساختمانی که در زمین فرو رفته است قابل مشاهده است و پیشگو کلمه "بمبارانکننده مخفی" را میشنود. از دید پرندهای او بر فراز کل کشور پرواز میکند. به جز چند منطقه کوچک، تمام سرزمین در شعلههای آتش است، رنج می برد و تحت حملات گسترده و تخریب عظیم قرار دارد.
رئیسجمهور ایران بهطور نمادین جلوی کشور میایستد و ناگهان یک عقاب طاس—نمادی از آمریکا—بر روی او شیرجه می زند. رهبر ایرانی به متحدانش فراخوان میدهد، اما هیچ پاسخی نمیرسد. این توالی با انفجار عظیم و ظهور ابر قارچی هستهای بزرگ پایان مییابد.
تصویر تغییر میکند: یک ردیف طولانی از مردگان در آرامش قرار دارند. گلهای رز قرمز با روبان سیاه به عنوان خداحافظی بر روی سینهشان گذاشته میشوند.
اکنون مریم مقدس خود را در صحنه ظاهر می کند و گلهایی میگذارد. سر او با یک روسری آبی پوشیده شده است، و در دستانش یک تسبیح بلند دارد که برای دریافت به جلو نگه داشته است. از طریق این تصاویر شدید، او پیام را به پیشگو منتقل میکند که از تمام مردم دنیا درخواست دعا دارد. او می خواهد رنج را کاهش دهد. او نشان میدهد که میخواهد انفجار هستهای بزرگ را جلوگیری کند و با خوشحالى این کار را برای بشریت انجام دهد.
او از همه افراد تقاضا دارد دعا کنند.
او هشدار شدیدی می دهد: وحشتی که در انتظار بشریت است، نمی توان آن را به زبان آورد.
این درخواست فوری برای دعا و روزه داری است.
پیشگو غم عمیق مریم مقدس را احساس میکند. مریم برای فرزندانش گریه می کند که رنج در آستانهی سقوط بر آنها تهدید می کند.
او یک گل رز قرمز با روبان سیاه—نشانه سوگ برای تشییع جنازه و تلفات آینده—را به پیشگو میدهد.
مریم ابراز میکند که نمیخواهد تمام این گلها را بدهد.
اگرچه میگوید از جانهای متوفی مراقبت خواهد کرد، اما می خواهد مردم و کل کشور را از چنین رنجی نجات دهد.
مریم می گوید که فاجعه هستهای هنوز هم قابل اجتناب است. اما برای دستیابی به این هدف، دعای مردم و روزه داری ضروری است.
پیشگو نام شهر اصفهان در ایران را میشنود. او یک تانک متحرک، ستاد مرکزی و موشکی دوربرد با قدرت عظیم می بیند.
مکانی در صحرای خاورمیانه نمایان میشود که دارای خانههای کوچک سفید شده است که توسط کوه های بلند و دیوار شهر سفید احاطه شده اند. پیشگو کلمه "بمبارانکننده B-2" را میشنود.
در توالی بعدی، دعای مسلمانان همراه با فراخوان موذن شنیده میشود.
یک جاده شنی از پشت خانههای کوچک به مسجدی منتهی می شود. در نوعی جلو رفتن سریع زمان، موشکی بالای مسجد شناور است و به آن ضربه میزند. بر روی موشک عقاب طاس (نماد آمریکا) شناور است.
در پایان مریم التماس صمیمانهای میکند:
"بس کنید. به جنگافروزی خاتمه دهید. شما نمی توانید عواقب را پیش بینی کنید. به قلب مهربان پسر من بازگردید."
مریم خطاب به سران جنگی و همچنین مردم آسیب دیده می گوید:
"بس کنید و برگردید!"
اینجا پایان رؤیا است.
منبع: ➥www.HimmelsBotschaft.eu